اشک
-
شعر
چه کشیدم
دلتنگم و دلتنگ نبودی که بدانی چه کشیدم، عاشق نشدی، لنگ نبودی که بدانی چه کشیدم. کو قطره اشکی که به پای تو بریزم که بمانی؟ بی اسلحه در جنگ نبودی که بدانی چه کشیدم. تو آن بت مغرور پیمبر شکنی، داغ ندیدی، دلبسته به یک سنگ نبودی که بدانی چه کشیدم. تو تابلوی حاصل دستان هنرمند خدایی، نقاشیِ بی…
بیشتر بخوانید »